۲۶ تير ۱۳۹۵ ۱۰:۵۲
کد خبر: ۴۳۸۷۹

 یحیی یثربی در جلسه مناظره رویاهای رسولانه، با اشاره به دوستی خود با سروش مباحثش را آغاز کرد و گفت: من در این چندسال چیزی علیه سروش به صورت رسمی در رسانه ها و فضای عمومی نگفتم حتی آنجایی که گفت قرآن انشای محمد است اما چون دیگر سخن ایشان به حدی از سخافت و بی معنایی رسیده که دیگر انسان را آزار می دهد لذا مجبور به پاسخگویی و موضع گرفتن شدم. فرض کنیم که اصلا در قرآن گزاره‌هایی متناقض وجود دارد، خب آیا این مسئله با ادعای سروش مبنی بر رؤیا، حل خواهد شد؟


yasrebi2


به گزارش عطنا به نقل از تسنیم؛ وی گفت: یکی از دلایل اینکه علیه کلیسا قیام شد این بود که می گفتند انجیل را کسی جز پاپ نمی فهمد، اما قرآن یک زبان آشکار و مبین است و همه می توانند آن را بفهمند، زبان قرآن زبان روشنی است. وقتی خود قرآن به این صراحت همانطور که خودش گفته روشن سخن می گوید پس چرا یک عده می آیند و سخن را آنطوری بیان می کنند که گویا این قرآن، خواب است و وقتی خواب بود باید به دنبال خواب گزار باشند، خب حالا این خواب گزار کیست؟ از منظر آقای سروش، خواب گزار نه حوزه است نه دانشگاه بلکه خواب گزار فقط خود آقای سروش است و بس.


 



جریان روشنفکری در 150سال گذشته از خودش فکر نداشته است


 


یثربی در ادامه ضمن بیان تاریخچه ای تطبیقی و مختصر ازکارنامه روشنفکری غرب و ایران گفت: از پنج قرن پیش در اروپا یک گروهی پیدا شدند تحت عنوان روشن فکر و روشن اندیش که افق جدیدی برای مردم ایجاد کردند و مثلا فیزیک ارسطو را تبدیل کردند به فیزیک نیوتون که حاصلش شد تبدیل خر به هواپیما و...،  و یا جوامع استبدادی مبدل به جوامع دموکراتیک شدند و... اما ما 150سال است که روشنفکر داریم که هیچ کاری نکرده اند و عمیقا تهی هستند. جریان روشنفکری در 150سال گذشته از خودش فکر نداشته و صرفا مخالف محور بوده است. روشنفکری ما نتوانسته تفکر کند بلکه قدری جنجال نموده تا معروف شود.


این استاد فلسفه با انتقاد از فرضیه سروش گفت: اگر قرآن خواب است چرا یک بار به این خواب بودن قرآن در خودش اشاره نشده یا اساسا چرا تا به حال یک بار پیامبر به این مسئله اشاره نکرده است؟


قرآن می گوید که این کتاب، ازجانب خداست و پیامبر هم صرفا مبلغ و رساننده بوده است. ما بسیاری روایت داریم که می گوید جبرئیل آمد و فلان مطلب را رساند. این خواب بودن قرآن، کدام مشکل و تناقض را حل می کند؟ این روشنفکران ایرانی چون سطح فکرشان ضعیف است و اساسا اهل فکر نیستند از این جنس مطالب بی اثر و اساس مطرح می کنند.


 



نباید به ادعاهای سروش صفت نظریه اطلاق کرد


 


یثربی در ادامه با تشریح ویژگیهای اساسی یک نظریه گفت: زشت است که انسان به امثال این ادعاها، صفت نظریه را اطلاق کند زیرا که نظریه سه ویژگی اصلی دارد که عبارتند از، حل یک مشکل جدی، داشتن توجیه مناسب و استدلال مناسب و در نهایت بازکردن راه آینده ای مناسب ازطریق ارائه این نظریه.


استاد عرصه فلسفه در انتهای بخش نخست سخنانش ضمن نقد استدلالهای سروش گفت:  ایشان استدلالهایی را بیان می کنند که این قلهای مطرح در قرآن همچون تخلص شعراست، حال آنکه در غزل و شعر و.... رسم بوده که هرشاعری نامش را در شعرش ثبت کند نه اینکه با آن تخلص، هرشاعری خطاب به خودش بگوید که فلان کار را بکند.


در ادامه نشست، خلیل قنبری درصدد طرح مباحثش برآمد و گفت: در حیطه منطق فهم نظریه سروش باید 2حیث شخصیتی سروش را که در سیر آثارش هم کاملا مشهود است از همدیگر تفکیک نمود، یکی حیث عالم علوم دینی و الهیاتی بودن سروش و دیگری حیث فیلسوف علوم دینی و الهیاتی بودن او با توجه به این دو حیث، ما باید در تحلیل نظریه سروش ابتدا به این پرسش پاسخ دهیم که ما با کدام سروش مواجهیم؟ سروش الهی دان و یا سروش فیلسوف الهیات؟


این استاد دانشگاه مذاهب ضمن اشاره به مقاله سروش گفت: سروش در حیطه مبحث رؤیای رسولانه، همانطور که خودش در مقاله ششم در این موضوع می گوید، یک نگاه فیلسوفانه نسبت به علوم دینی دارد یعنی یک نگاه درجه دوم.  سروش، قصد تفسیر متن را ندارد بلکه قصد دارد تئوری پیرامون تفسیر ارائه دهد. لذا جایگاه مبحث رؤیای رسولانه، در عرصه فلسفه علوم دینی است.


یحیی یثربی استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به مطالب خلیل قنبری بیان کرد: من مخالف این مبحث نیستم که مدام بگوییم که این مطلب، یک چیز خاص و عجیبی است و ابتدا باید عرصه خاص آن فهم شود و...، درمورد اینکه سروش دو جنبه دارد و باید به جنبه های آن نگاه کرد هم باید بگویم که ما می خواهیم در این حیطه بگوییم که وحی چیست لذا جنبه خاصی اینجا مطرح نیست یا حداقل تاثیر خاص و عجیبی در پاسخ ما نخواهد داشت.


این استاد دانشگاه گفت: متاسفانه امثال سروش هیچ چیزی در آثارشان ندارند. آقای سروش باید برای ادعایش، دلیل متقن داشته باشد نه اینکه صرفا یک مطلبی را مدعی شود و برود.


در ادامه این مناظره، خلیل قنبری، با جمع بندی مطالبش گفت: چند حادثه رخ داده که سروش به نظریه رؤیاها رسیده است. سروش درقبض و بسط آمد و گفت که زبان دین زبان علمی است البته علم به معنای خاصش و تمام علما چون درحیطه های مختلف علمی هستند لذا برداشتشان متفاوت و دربسیاری موارد، متضاد باهمدیگر است. در مرحله بعد، دربسط تجربه نبوی، می گوید که متن دینی را خود پیامبر نوشته نه خداوند و به تعبیر خودش، خداوند مؤلف پیامبر است و پیامبر هم مؤلف قرآن است و راه فهم دین، علوم بشری معاصر نیستند و پیامبر چون با زبان عرفی با مردم سخن می گفت لذا زبان دین، زبان علمی نیست بلکه زبان عرفی است. در این مرحله هم زبان حقیقی جایش را به زبان عربی داده و هم زبان خدا جایش را به زبان بشر داده. اما در رؤیاهای رسولانه، که مرحله سوم سیر سروش است، به جای نظریه اصلی و جوهری سروش که در تمام آثار قبلیش وجود داشت که همان زبان بیداری زبان دینی بود، زبان خواب زبان دینی مطرح می شود و کلا اساس مسئله عوض می شود.


وی در پایان مطالبش با طرح یک سؤال گفت: سه پرسش اساسی که سروش می خواهد به عنوان یک فیلسوف علوم دینی به آنها پاسخ دهد عبارتند از، رؤیاهای رسولانه، چه نسبتی با علوم دینی دارد؟، ثانیا، رؤیاهای رسولانه، در عرصه کدام یک از رویکرد های علوم دینی قرار می گیرد؟ و ثالثا، آیا روش رؤیاهای رسولانه، با روشی که علوم دینی کنونی ارائه می دهند یکی هستند یا نه؟


در انتهای این نشست، یحیی یثربی در جمع بندی مطالب خودش و به عنوان نکات پایانی گفت: سروش باید ابتدا بگوید که دقیقا قصد دارد چه کاری کند؟ ثانیا باید کاری که قصد دارد را انجام دهد تا خروجی دقیقش را همه ببینند و دلیل بیان کند نه اینکه صرفا یک سری مسائل کلی و مبهم بگوید. این دست مباحث امثال سروش، مجتهد شبستری و... مباحث بی خود و بی فایده ای هستند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار